در انتظار ذوالبر | ||
|
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت . منبع:http://www.bitrin.com نظرات شما عزیزان:
──██────(▒)(▒)
──██───(▒)(♥)(▒) ─▄██▄▄█─(▒)(▒) ─── ─── ▄███▄ ─── ──███─███─(▒)(▒) ─── ──▀██▄██▀(▒)(♥)(▒) ─── ────███───(▒)(▒) ─── ─────── ▀██─██▀ ─── ──────── ██─██─(▒)(▒) ─── ──────── ▀█▄█▀(▒)(♥)(▒) ─── ──────────▀───(▒)(▒) ♥*****************♥ ─██▀▀▀█ ─── ──(▒)(▒)───ــ──██▄█──(▒)( موضوعات مرتبط: داستان کوتاه آموزنده، ، برچسبها: داستان کوتاه, [ سه شنبه 22 فروردين 1391
] [ 22:9 ] [ یاران ذوالبر ] |
|
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview'); |